389383
1394 ,21 اردیبهشت
ﮐﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ؟
نخیرم ﺩﺭﻭﻏﻪ .... باور نکنی هاااااااااا
ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﻭﻗﺘﯽ باهات حرف میزنمﻧﻔﺴﺎﻡ ﺗﻨﺪ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﺩﺳﺘﻮ ﭘﺎﻣﻮ ﮔﻢ ﻣﯿﮑﻨﻢ ...
فقط همین...
ﻓﻘﻂ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﻬﻢ ﻧﯿﺲ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺑﻬﺖ ﺧﯿﺮﻩ ﺑﺸﻢ، ﻭ ﭼﺸﻢ ﺍﺯﺕ...ﮐﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ؟
نخیرم ﺩﺭﻭﻏﻪ .... باور نکنی هاااااااااا
ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﻭﻗﺘﯽ باهات حرف میزنمﻧﻔﺴﺎﻡ ﺗﻨﺪ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﺩﺳﺘﻮ ﭘﺎﻣﻮ ﮔﻢ ﻣﯿﮑﻨﻢ ...
فقط همین...
ﻓﻘﻂ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﻬﻢ ﻧﯿﺲ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺑﻬﺖ ﺧﯿﺮﻩ ﺑﺸﻢ، ﻭ ﭼﺸﻢ ﺍﺯﺕ ﺑﺮ ﻧﺪﺍﺭﻡ ...
فقط همین....
ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪﺕ ﻟﺬﺕ ﻣﯿﺒﺮﻡ ....
فقط همین....
ﻓﻘﻂ ﻃﺎﻗﺖ ﺩﯾﺪﻥ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯿﺘﻮ ﻧﺪﺍﺭﻡ ...
فقط همین ....
ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺻﺪﺍﺕ ﺁﺭﻭم میشم ..
فقط همین ....
ﻓﻘﻂ ﻭﻗﺘﯽ ﺻﺪﺍﻡ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺍﺯ ﺷﻮﻕ ﺯﺑﻮﻧﻢ ﺑﻨﺪ ﻣﯿﺎﺩ
فقط همین ...
ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﺩﻭﺭﯾﺖ ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ ...
فقط همین....
ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﭼﺸﻢ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺑﻪ ﻓﮑﺮﺗﻢ ...
فقط همین ...
ﻓﻘﻂ ﻫﻤﺶ ﺩﻟﻢ تند تند ﺑﺮﺍﺕ ﺗﻨﮓ ﻣﯿﺸﻪ ...
فقط همین....
ﻓﻘﻂ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻣﻌﻨﯽ ﻣﯿﺪﻩ ...
فقط همین ....
ﻓﻘﻂ ﻧﻔﺴﺎﻡ ﺑﻪ نفست ﻭﺻﻠﻪ ....
ﻓﻘﻂ ...... ﻓﻘﻂ ﻫﻤﯿنه همین .
389376
1394 ,21 اردیبهشت
گــــــــاهـــي بـــــايـــد زل بـــــزنـــــي به آيــــنه
خيـــــره بشـــــي به چشـــــماي خـــــودت
بگـــي :
به درکـــــــ که دوســــتم نـــــداره ..!
389386
1394 ,21 اردیبهشت
دو کلام حرف حساب باهات دارم :
” دوست دارم ”
.
.
آرزویم این است که بهاری بشود روز و شبت
که ببارد به تمام رخ تو بارش شادی و شعف
و من از دور ببینم که پر از لبخند است :
چشم و دنیا و دلت !
.
.
تمام دنیا را...دو کلام حرف حساب باهات دارم :
” دوست دارم ”
.
.
آرزویم این است که بهاری بشود روز و شبت
که ببارد به تمام رخ تو بارش شادی و شعف
و من از دور ببینم که پر از لبخند است :
چشم و دنیا و دلت !
.
.
تمام دنیا را گشته ام
کنار تو اما ، دنیای دیگریست !
راوک احمدى
.
.
دنیا خیال تو نیست اما بیرون از خیال تو هم دیگر دنیا برای من نیست !
.
.
سر و ته این حرفها را که بزنم
باز هم تویی که در سرم ته حرفها را میزنی !
.
.
بی کلام اینجا باش
بودنت با دل من ، بی صدا هم زیباست !
.
.
بعضی ترانهها را میتوان بارها و بارها گوش داد
بعضی انسانها را میتوان بارها و بارها دوست داشت !
.
.
سه آرزوی قشنگ عاشقانه :
بی من نباشی
بی تو نباشم
بی هم نباشیم !
.
.
اولینها مهم نیستن ، این موندنیها هستن که مهم اند و تو ماندنی ترینی !
.
.
چقدر به آغوشت وسوسه بدهکارم !
فرستنده : سهیل
.
.
یا تو را باید دوست داشت
یا باید تو را دوست داشت
شرط سومیندارد احوالات من …
.
.
میگویند زندگیت را پایِ یک “نفر” نگذار
کاش میدانستند که تو یک نفر نیستی ، تو یک “دنیایی” …
.
.
قفس یعنی دهان من
وقتی زبانم روی اسم تو قفل میشود !
.
.
جای مرا خالی کن ، کنار مهربانیت !
.
.
باور کن “عین” و “شین” و “قاف” جدا از هم که باشند هیچ خاصیتی ندارند !
اما در کنار هم معجزه میآفرینند ، درست مثل من و تو …
.
.
تو که میخندی ، اشتهای لبانم به بوسه باز میشود !
.
.
گهگاهی اتفاقی به تو فکر میکنم
آنقدر اتفاقی که با هر اتفاقی به تو فکر میکنم !
.
.
من با همه فرق دارم
چون من تــــــــو را دارم …
.
.
ببین چقدر در هم حل شده ایم ؟
تو قهوه میخوری ، من خوابم نمیبرد !!!
.
.
حمل سلاح سرد عمل مجرمانه شناخته شده
به خاطر خودت هم که شده آن نگاهها را غلاف کن !
.
.
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را !
.
.
معنای زنده بودن من ، با تو بودن است !
“فریدون مشیری”
.
.
اعتیاد از هر نوعی که باشد آخزش پشیمانیست
اما چرا دروغ ؟!!
هنوز هم معتاد تو هستم …
.
.
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ، ﺩﺭﺳﺖ اﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ “ﺗﻮ” ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻡ ﺷﺪﯼ !
.
.
دلم “قُرص” است وقتی مُسَکِنم تویی !
.
.
بگذار بگیرند و ببندند و بخندند
دیوانه ی تو بیم ز آزار ندارد !
.
.
نه سرما اثر کردنی ست نه باران خیس کردنی
اگر تو با من قدم بزنی !
.
.
نه طبق مُد دوستت دارم نه به حکم سنت !
همه چیز بنا بر فطرت است
“خوبها” دوست داشتنی اند …
.
.
یک دم رخ زیبای تو از دیده گذر کرد
آنی آتش عشق تو در دل فوران کرد
دل گفت غنیمت شمرید این دم و لحظه
چشم ، چشمک زد و عکست قاب دل کرد !
.
.
وقتی کنارمی، جایی برای هیچ شتابی نیست
مقصد همین حضور من و توست !
.
.
دلم شادی میخواهد
وسعتش زیاد نیست ، به اندازه کف دستانت
دستانم را بگیر …
.
.
از تمام زندگی خدا را خواستم
و از خدا تو را و دیگر هیچ !
.
.
تقدیر من فقط با تک تک بوسههای تو بر روی پیشانی ام نوشته شده و تو باید باشی تا با لبهایت آن را برای من رقم بزنی !
.
.
ﺑﻌﻀﯿﺎﻡ ﺍﻧﻘﺪ ﺧﻮﺑﻦ که ﺑﺎﯾﺪ ﺯﯾﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﭘﯿﺸﺸﻮﻧﯽ ﮐﺎﺭﺑُﻦ ﺑﺬﺍﺭﯼ !
منبع :
389381
1394 ,21 اردیبهشت
پرستش
دوستت دارم
و نگرانم روزی بگذرد که تو تن زندگی ام را نلرزانی
و در شعر من انقلابی برپا نکنی
و واژگانم را به آتش نکشی.
دوستت دارم
و هراسانم دقایقی بگذرند که بر حریر دستانت دست نکشم
و چون کبو...پرستش
دوستت دارم
و نگرانم روزی بگذرد که تو تن زندگی ام را نلرزانی
و در شعر من انقلابی برپا نکنی
و واژگانم را به آتش نکشی.
دوستت دارم
و هراسانم دقایقی بگذرند که بر حریر دستانت دست نکشم
و چون کبوتری بر گنبدت ننشینم
و در مهتاب شناور نشوم.
سخن ات شعر است،
خاموشی ات شعر
و عشقت آذرخشی میان رگهایم چونان سرنوشت.
page=2&profile_user_id=7959&year=&month=
ادامه ...