You seem to be using an older version of Internet Explorer. This site requires Internet Explorer 8 or higher. Update your browser here today to fully enjoy all the marvels of this site.
دلتنگی چه حس بدی است... تنهایی چه حس بدی است کاش... پاره ای ابر میشدم دلم مهربانی می بارید کاش نگاهم شرار نور میشد اشتی میدادش و که دوست داشتن چه کلام کاملی است و من... چقدر دلم تنگ دوست داشتن است!
ایـــن لحظه هــا تنــــم یــه آغــوش گرم می خواهــــد با طـــعم عشــق نه هوس……. .. … ایــن لحظـــه هــا لبــانم رطوبــت لبــهایی را می خواهـــد با طعم محبت نه شهوت… … این لحظــه ها گیسوانـــم نوازش دستی را می خواهــد با طعم ناز نه نیـــاز… این لحظـــه ها تنی می خواهم که روحــــم را ارضـــا کند نه جســـمم ر...
ایـــن لحظه هــا تنــــم یــه آغــوش گرم می خواهــــد با طـــعم عشــق نه هوس……. .. … ایــن لحظـــه هــا لبــانم رطوبــت لبــهایی را می خواهـــد با طعم محبت نه شهوت… … این لحظــه ها گیسوانـــم نوازش دستی را می خواهــد با طعم ناز نه نیـــاز… این لحظـــه ها تنی می خواهم که روحــــم را ارضـــا کند نه جســـمم را
پیدا شد اما راستش..! دیگر کسی لیلا نشد
این قصه ی مردی ست که افتاد و دیگر پا نشد
مردی که هر چه زور زد ؛ چـتر نجـاتش وا نشد !
آرامش را بازی کنم
باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم
باز باید مواظب اشک هایم باشم
باز همان تظاهر همیشگی ” خوبم … ”
دوستان عزیزم لایک..........
ممنونم........................ ....
تنهایی چه حس بدی است
کاش...
پاره ای ابر میشدم
دلم مهربانی می بارید
کاش نگاهم شرار نور میشد
اشتی میدادش
و
که دوست داشتن چه کلام کاملی است
و
من...
چقدر دلم تنگ دوست داشتن است!
گونه هایت را لمس می کند
و هیچ کس از او نمی پرسد که با تو چه نسبتی دارد!
کاش مرا باد می آفریدند
تو را برگ درختی خلق می کردند؛
عشق بازی برگ و باد را دیده ای؟!
در هم می پیچند و عاشق تر می شوند ...
خلوتــی می خواهم...
تــو باشی و من در کنار هـــــم …
تو …
سکوت کنــی…
و مــن
گوش کنم ..!
تنــــم یــه آغــوش گرم می خواهــــد با طـــعم عشــق نه هوس……. ..
… ایــن لحظـــه هــا
لبــانم رطوبــت لبــهایی را می خواهـــد با طعم محبت نه شهوت…
… این لحظــه ها
گیسوانـــم نوازش دستی را می خواهــد با طعم ناز نه نیـــاز…
این لحظـــه ها
تنی می خواهم که روحــــم را ارضـــا کند نه جســـمم ر...
از خِـرمَـن عـاشقانت
آتـش ِ ایـن جنون
بـه دیگـران ، بـی شکّ
سـرایـت مـی کـُند...
از این جای خالی
چشمم که به اینجا میافته
دریا ست که از چشمای من
به سمت دنیا را میافته
خوابهایی که...
در بیداری
انتظارشان را میکشم...!