231151
1393 ,24 دی
شلیک کن
تمام گلوله ات را یکباره به تنم بسپار
با بی رحمی تمام شلیک کن
اما نارفیق!
خشاب تو
به اندازه ی مبارزان سرزمینم
که گلوله ندارد!
231153
1393 ,24 دی
در فراسوي زمان شهري هست، مردمانش همه عاشق هستند
پيشه مردو زن انجا اين است ،دل به دنياي شقايق بستند
بيرق كشورشان يك گل سرخ ،سبزي ساقهء گل تا فردا
غصهء نان ،غم فرداشان نيست، سفره ها پر شود از ناپيدا
خانه...در فراسوي زمان شهري هست، مردمانش همه عاشق هستند
پيشه مردو زن انجا اين است ،دل به دنياي شقايق بستند
بيرق كشورشان يك گل سرخ ،سبزي ساقهء گل تا فردا
غصهء نان ،غم فرداشان نيست، سفره ها پر شود از ناپيدا
خانه اي نيست كه از گِل باشد،در و ديوار فقط از مهر است
بر در خانه محبت پيداست،تو مپندار كه اين از سحر است
دشت سجادهء سهرابي هاست،شعر پروين
سخن بازاري بارش خير ز فال حافظ،نرسد بر دل كس ازاري
بلبلان يكسره در آوازند،عمر گل نيست در انجا كوتاه
مكروحيلت هنرانسان نيست،قصه اي نيست ز زاغ وروباه
ارج وارزش به زرو سيمش نيست،قلب، ايينه هر انسان است
معني واژهء ((بد ))نا معلوم، خوبي اما همجا آسان است
جرم عشاق نميباشد عشق،سر عاشق به سر داري نيست
گله از هجر ندارد فرهاد،زخم سهراب دگر كاري نيست
شهرتي نيست به كام مجنون،جمله عشاق دگر مجنونند
همه ليلا وهمه شيرينند،همه بر ساده دلان مديونند
وخدا ناظر اين خوشبختي است ،از پس پنجرهء هرخانه
من خدا را ديدم ....متبسم!!لحظهء سوختن
پروانه
page=1&profile_user_id=1295&year=&month=
ادامه ...