هرکاری کردم که خودم را تعریف کنم ............
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود؟
به کجا می روم آخر ننمایی وطنم
مانده ام سخت عجب ، کز چه سبب ساخت مرا
یا چه بوده است مراد وی ازین ساختنم
جان که از عالم علوی است ، یقین می دانم
رخت خود باز برآنم که همانجا فکنم
مرغ باغ ملکوتم ، نی ام از عالم خاک
دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم
ای خوش آنروز که پرواز کنم تا بر دوست
به هوای سر کویش ، پر و بالی بزنم
کیست در گوش که او می شنود آوازم؟
یا کدامست سخن می نهد اندر دهنم؟
کیست در دیده که از دیده برون می نگرد؟
یا چه جان است ، نگویی ، که منش پیرهنم؟
تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی
یک دم آرام نگیرم ، نفسی دم نزنم
می وصلم بچشان ، تا در زندان ابد
از سر عربده مستانه به هم در شکنم
من به خود نامدم اینجا ، که به خود باز روم
آنکه آورد مرا ، باز برد در وطنم
تو مپندار که من شعر به خود می گویم
تا که هشیارم و بیدار ، یکی دم نزنم
شمس تبریز ، اگر روی به من بنمایی
والله این قالب مردار ، به هم در شکنم
مولانا
وَ مَا خَلَقْت الجِْنَّ وَ الانس إِلا لِیَعْبُدُونِ
و جنّ و انس را نیافریدم، جز برای آن که مرا بندگی کنند.
إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ
براستی که ما از خدائیم و به سوی او باز می گردیم.
بگوئید مائیم از کردگار به او باز گردیم فرجام کار
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود؟
به کجا می روم آخر ننمایی وطنم
مانده ام سخت عجب ، کز چه سبب ساخت مرا
یا چه بوده است مراد وی ازین ساختنم
جان که از عالم علوی است ، یقین می دانم
رخت خود باز برآنم که همانجا فکنم
مرغ باغ ملکوتم ، نی ام از عالم خاک
دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم
ای خوش آنروز که پرواز کنم تا بر دوست
به هوای سر کویش ، پر و بالی بزنم
کیست در گوش که او می شنود آوازم؟
یا کدامست سخن می نهد اندر دهنم؟
کیست در دیده که از دیده برون می نگرد؟
یا چه جان است ، نگویی ، که منش پیرهنم؟
تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی
یک دم آرام نگیرم ، نفسی دم نزنم
می وصلم بچشان ، تا در زندان ابد
از سر عربده مستانه به هم در شکنم
من به خود نامدم اینجا ، که به خود باز روم
آنکه آورد مرا ، باز برد در وطنم
تو مپندار که من شعر به خود می گویم
تا که هشیارم و بیدار ، یکی دم نزنم
شمس تبریز ، اگر روی به من بنمایی
والله این قالب مردار ، به هم در شکنم
مولانا
وَ مَا خَلَقْت الجِْنَّ وَ الانس إِلا لِیَعْبُدُونِ
و جنّ و انس را نیافریدم، جز برای آن که مرا بندگی کنند.
إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ
براستی که ما از خدائیم و به سوی او باز می گردیم.
بگوئید مائیم از کردگار به او باز گردیم فرجام کار
تمام چیزایی که خدا برای انسان در نظر گرفته رو میشه دوست داشت
مرغ قسمت فیله بصورت آب پز شده،
غذاهایی که خیلی گرون هستند مسلممن ارزش غذایی زیادی دارن ولی من همیشه تو فکرشونم که مزه شون یادم نره تا به نسل بعد از خودم انتقال بدم،
نون که دندونای ما تو زحمت نیفتن که تیکش کنن و پنیر و گوجه،
چای شیرین پنیر مخصوصن در وعده صبحانه .
غذای دریایی که فقط عید تا عید یه تیکه از به ماهی شور می خورم اونم اگه شوریش قابل تحمل برای آدم باشه،
دون ها:
آجیل هر چی بتونم هرچقدر زور بزنم که بخرم،
آب ها:
نوشیدنی من آب اگر باشد، شیر کفیر اگه پیدا کنم، دوغ، آبگندم اگه پیدابشه، آبجو، آب هر میوه ای مخصوصا میوه های قرمز رنگ و آبی رنگ یا بنفش
عرق:
هر ورزشی که امکانش باشه بافکر کردن به چیزایی که خوردم و می خوام برینم حسابی عرق بریزم .
منها ها :
ـ روغن به هر شکلی (اصلا برای سلامتی خوب نیست)
ـ پر خوری
مرغ قسمت فیله بصورت آب پز شده،
غذاهایی که خیلی گرون هستند مسلممن ارزش غذایی زیادی دارن ولی من همیشه تو فکرشونم که مزه شون یادم نره تا به نسل بعد از خودم انتقال بدم،
نون که دندونای ما تو زحمت نیفتن که تیکش کنن و پنیر و گوجه،
چای شیرین پنیر مخصوصن در وعده صبحانه .
غذای دریایی که فقط عید تا عید یه تیکه از به ماهی شور می خورم اونم اگه شوریش قابل تحمل برای آدم باشه،
دون ها:
آجیل هر چی بتونم هرچقدر زور بزنم که بخرم،
آب ها:
نوشیدنی من آب اگر باشد، شیر کفیر اگه پیدا کنم، دوغ، آبگندم اگه پیدابشه، آبجو، آب هر میوه ای مخصوصا میوه های قرمز رنگ و آبی رنگ یا بنفش
عرق:
هر ورزشی که امکانش باشه بافکر کردن به چیزایی که خوردم و می خوام برینم حسابی عرق بریزم .
منها ها :
ـ روغن به هر شکلی (اصلا برای سلامتی خوب نیست)
ـ پر خوری