115698
1393 ,28 آبان
محکمترین زنجیر را ببندید
اما به اشک عمه ام نخندید
115691
1393 ,28 آبان
السلام و علیک یا زین العابدین و یا سید الساجدین
115675
1393 ,28 آبان
safa18 در حال حاضر دوست است با
109072
1393 ,24 آبان
safa18 در حال حاضر دوست است با
115701
1393 ,28 آبان
دریا به دیده ی تر من گریه می کند
آتش ز سوز حنجر من گریه می کند
سنگی که می زنند به فرقم ز روی بام
بر زخم تازه ی سر من گریه می کند
از حلقه های سلسله خون می چکد چو اشک
زنجیر هم به پیکر من گریه می کند
ریز...دریا به دیده ی تر من گریه می کند
آتش ز سوز حنجر من گریه می کند
سنگی که می زنند به فرقم ز روی بام
بر زخم تازه ی سر من گریه می کند
از حلقه های سلسله خون می چکد چو اشک
زنجیر هم به پیکر من گریه می کند
ریزد سرشک دیده ی اکبر به نوک نی
اینجا به من برادر من گریه می گند
وقتی زدند خنده به اشکم زنان شام
دیدم سه ساله خواهر من گریه می کند
رأس حسین بر همه سر می زند ولی
چون می رسد برابر من گریه می کند
ای اهل شام پای نکوبید بر زمین
کاینجا ستاده مادر من گریه می کند
زنهای شام هلهله و خنده می کنند
جایی که جد اطهر من گریه می کند
109088
1393 ,24 آبان
من عاشقانه این متن خانم عرفان نظرآهاری رو دوست دارم...
یه وقتایی فکر میکنم، مثل فرشته های داستان عرفان نظرآهاری شدم...
داستانش رو بخون، ارزشش رو داره...
" فرشته تصمیمش را گرفته بود. پیش خدا رفت و گفت...من عاشقانه این متن خانم عرفان نظرآهاری رو دوست دارم...
یه وقتایی فکر میکنم، مثل فرشته های داستان عرفان نظرآهاری شدم...
داستانش رو بخون، ارزشش رو داره...
" فرشته تصمیمش را گرفته بود. پیش خدا رفت و گفت: خدایا می خواهم زمین را از نزدیک ببینم.
اجازه می خواهم و مهلتی کوتاه. دلم بی تاب تجربه ای زمینی است.
خدا درخواست فرشته را پذیرفت.
فرشته گفت: تا بازگردم بال هایم را اینجا می سپارم این بال ها در زمین چندان به کارم نمی آید.
خداوند بال های فرشته را بر روی پشته ای از بال های دیگر گذاشت و گفت:
بال هایت را به امانت نگه می دارم اما بترس که زمین اسیرت نکند زیرا که خاک زمینم دامنگیر است.
فرشته گفت: باز می گردم و حتما باز می گردم! این قولی است که فرشته ای به خداوند می دهد.
فرشته به زمین آمد و از دیدن آن همه فرشته بی بال تعجب کرد.
او هر که را که می دید به یاد می آورد زیرا او را قبلا در بهشت دیده بود.
اما نمی فهمید چرا این فرشته ها برای پس گرفتن بال هایشان به بهشت برنمی گردند.
روزها گذشت و با گذشت هر روز فرشته چیزی را از یاد برد.
و روزی رسید که فرشته دیگر چیزی از آن گذشته دور و زیبا به یاد نمی آورد.
نه بالش را و نه قولش را!
فرشته فراموش کرد. فرشته در زمین ماند. فرشته هرگز به بهشت برنگشت."
...
108599
1393 ,24 آبان
با توجه به جمله پایین چندتا دوست خوب داری؟!!
page=1&profile_user_id=4088&year=&month=
ادامه ...